دیشب ساعت دو نیم، کتاب اورلاندو را تمام کردم. عالی و متفاوت بود.
چهار قرن زندگی، نوشته ویرجینیا وولف.
اینک خلاصه و نقد آن:
سال انتشار: 1928
مترجم: محمد نادری
انتشارات: امیر کبیر
ویرجینیا وولف در رمان «اورلاندو»، روح شعر و ادبیات را در قالب پسرکی به نام اورلاندو متبلور می سازد و این جوان شاعر در نیمه ی رمان تغییر جنسیت می دهد و زن می شود، زن شدن اورلاندو آن قدر طبیعی اتفاق می افتد که نیازی به هیچ توجیه علمی نیست. اورلاندو می خواهد زن باشد و از زن بودن خود خوشنود است. همین. اورلاندو می خواهد مادر باشد و از مادر بودن خود خوشنود است. همین.
این رمان می تواند نشاته ی این باشد که ادبیات به سمت نگی می رود. روح ادبیات در جستجوی نگی است چون دیگر از زبان مردانه و منطق مردانه و سلطه ی مردانه خسته شده است. ویرجینیا وولف به جو سطحی و سراسر آکسیون و تنش عملی مردانه بی اعتماد بود، نیز به رمان تخیلی بازاری که بی مایگی اش را هیچ به خود نمی گرفت. واقعیت موجود را در «حیرت و سرگشتگی درون و حال ملموس و آکنده از آگاهی» با گونه ای تعصب صوفیانه محک می زد.
رمان «اورلاندو» (1928) جست و خیزی شیطنت آمیز از میان تاریخ ادبی انگلستان است که «روح زمانه» را با سلسله خطوط سریع و کلی مشخص می کند و پس زمینه ای برای قهرمان آن می سازد؛ قهرمانی که بازتاب تغییر زمانه است و در عین حال علیه آن واکنش نشان می دهد.
وولف در «اورلاندو» زمان ویکتوریا را به شکل ابری تیره و در حال گسترش و نیز رطوبتی فراگیر نشان می دهد که سرچشمه ی رشد و باروری است، ولی در عین حال موجب افسردگی و ناتوانی عمومی می گردد. دورانی است که مشخصه ی آن مبالغه و ناهمخوانی است، در حالی که مجموعه ی عجیب ترین جنبه هایش جایزه ای عظیم می سازند، جایزه ای که از امور متعالی تا مضحک و از قصر های روشن تا شلوار های زیر زانو را شامل می شود. از سوی دیگر از مشخصات دوران ویکتوریا احترام مبالغه آمیز برای ازدواج و زندگی خانوادگی است: «زوج ها وسط جاده به زحمت و آهسته پیش می رفتند و چنان به هم چسبیده که جدا نشدنی به نظر می رسیدند.»
«اورلاندو» از نظر شگرد، فتحی نمایان است؛ زیرا زندگی شخصیت اصلی داستان - اورلاندو - چهار قرن به درازا می کشد و تنوع و گوناگونی صحنه ها و ماجرا ها و افکار و اندیشه ها به اندازه ای است که بیان آن فقط از شیوه ی ویژه ی وولف ساخته است. اورلاندو که نخست، نجیب زاده ای الیزابتی است، به عنوان نماد و تصویر روح انسانی جلوه گر می شود و بدین سبب در مسیر گذر تاریخ تغییر جنسیت می دهد تا فقط نماینده ی جنس مذکر نباشد. طرح های درخشانی که از دوران های پس از ملکه ی الیزابت ارایه می شود، کتاب را به گونه ی اثری روشنگر و زنده در می آورد. در «اورلاندو»، وولف سراسر فریاد و اعتراض می شود . اعتراض نسبت به ارزش های پوچ زندگی اشرافی، و انتقاد از نوآوری ها و تحولاتی که ارزش های انسانی را تهدید می کند.
در این رساله ی سراسر نکته و دقیقه که در پیکره ی مایه ای محو گسترش می یابد، با نگاهی کنجکاوانه به ارزیابی اوضاع و احوال انگلیس در طی چهار قرن می پردازد؛ و پا به پای نیش و انتقاد، تلاشی پیگیر نیز در حمایت از حقیقت و ارزش های اصولی انسانی انجام می دهد و هر آن چه را درست و انسانی است تأیید، و هر آن چه را نادرست و غیرانسانی است نفی می کند.
«اورلاندو» اثری است پسامدرنیستی از این جهت که هویت های جنسی تثبیت شده را نادیده می گیرد. این اثر، که نگارش آن با «اتاقی از آن خود» گره خورده بود، به طور جدی و طنزآمیز از روایت هایی اقتباس می کند که مربوط به هویت جنسی فرهنگ و زمانه می شود و ماهیت جنسی «جنسیت خنثی (=Androgyny)» را که آشکارا فراجنسی بود به نمایش می گذاشت که آن همه بحث در مورد نقد وولف برانگیخت. «به سوی فانوس دریایی» و «اورلاندو» که در ظاهر کاملاً متفاوت هستند، در پیچیدگی ارتباط میان الگو و گرته، چه داستانی و یا زندگی نامه ای، و تمرکز بر زمان؛ خاطره، شکاف تاریخی و هویت جنسی مشترک هستند.
منبع: http://ppajouhesh.blogfa.com/post/144
درباره این سایت